راه نجات ایرانمان، تربیت مناسب نسل آینده



همانطور که در پست قبل تعریف سواد از دیدگاه یونسکو اشاره شد، دومین تعریف یونسکو از سواد، دانستن یک زبان خارجی و استفاده از کامپیوتر است. اکثر افراد در بزرگسالی، در دانشگاه یا در حرفه، کم و بیش به این نتیجه می رسند که ندانستن هریک از این دو مهارت، درصورتی که فردی به دنبال پیشرفت و ارتقا باشند، آسیب زا خواهد بود. بسیاری افراد در بزرگسالی به کلاس های زبان یا کامپیوتر می روند، زمان و هزینه زیادی صرف یادگیری می کنند. ولی اغلب نتیجه مورد نظر عاید آنها نمی شود. بسیاری مدارس و آموزشگاه های زبان به آموزش زبان و بعضا کامپیوتر می پردازند. اما چه در بزرگسالی و چه کودکی، اگر پیگیری لازم توسط خود فرد و یا والدین در طول سال ها صورت نگیرد، باز هم نتیجه مطلوب حاصل نخواهد شد.

این مساله که قدرت و سرعت یادگیری در کودکی چندین برابر بزرگسالی است، امری ثابت شده است. به این ترتیب که اگر کودکی از سن ورود به مدرسه (6سال) بصورت پیوسته در معرض آموزش زبان یا کامپیوتر قرار گیرد، تا زمانی که وارد دانشگاه یا بازار کار می شود، بسیار آسانتر و سریعتر این مهارت ها را نسبت به یک فرد بزرگسال یاد می گیرد و در زمان مقتضی بهتر استفاده خواهد کرد. از طرفی کودکانی که در محیط های دو یا چندزبانه رشد می کنند، از توانایی های مغزی بالاتری برخوردارند و در آینده در مدرسه، دانشگاه و حرفه گزینه های بیشتری دارا هستند. (درصورتی که کلمات کلیدیکودک دوزبانه» را در گوگل جستجو کنید، مقالات بسیاری در این خصوص خواهید یافت.) این مساله، پرورش کودک دوزبانه را جذابتر می کند.

مجدد تکرار می کنم که صرفا تدریس زبان یا کامپیوتر در مدرسه منجر به باسوادی فرد در این زمینه ها نخواهد شد، بلکه عواملی چون پیگیری و نظارت والدین، علاقه و پیگیری کودک و نحوه آموزش صحیح بسیار دارای اهمیت هستند.

تجربه شخصی من در تربیت فرزندانی دو زبانه به قبل از بدنیا آمدنشان برمی گردد. من تسلط کامل به زیان انگلیسی از نوجوانی دارم و آشنا به زبان آلمانی هستم. در طول دوران تحصیل و حرفه بسیار از این مزیت استفاده کردم. هرچند که معتقدم این دو مقوله برای فرد نباید مزیت محسوب شود. با توجه به مطالعاتی که در باب فرزندپروری داشتم و مزایای دوزبانگی، به این نتیجه رسیدم که با توجه به توانایی خودم در زبان، می توانم فرزندانم را مسلط به هر دو زبان فارسی و انگلیسی در محیط فارسی زبان تربیت کنم. بطوریکه تا سن ورود به مدرسه، در درک مطلب و صحبت کردن به هردو زبان مسلط شوند. سپس با پیدا کردن مدرسه ای مناسب در آموزش، آنها به خواندن و نوشتن هم تسلط پیدا کنند. خدا را شکر در این امر موفق بودم.      

پسرهای 11 و 7 ساله من به راحتی انگلیسی را متوجه می شوند، می توانند حتی با فرد خارجی صحبت کنند و همچنان که به کلاس های بالاتر می روند، توانایی شان در نوشتن و خواندن و دستور زبان هم پیشرفت می کند. این مهارت، علاوه بر تاثیر بسزا بر اعتماد بنفسشان، در یادگیری موضوعات مختلف و در سفر بسیار به ایشان و به ما به عنوان والدینشان کمک کرده است.

می دانم باز هم چنین کودکانی در شهر و در کشور وجود دارند. اما چرا اکثریت جامعه کودک و نوجوان کشور به چنین مهارت هایی مسلط نباشند و از مزایایی آن بهره نبرند؟ بنابراین، پیشنهاد می کنم والدین عزیز از همان ماه های اول زندگی کودکانشان آن ها را به مهارت های این چنینی مجهز کنند. البته با دانش لازم، پیگیری و نظارت پیوسته و بدون استرس و فشار.  تجربه من نشان می دهد که این کار از صرف هزینه های گزاف و زمان گرانبها نیز بسیار جلوگیری می کند.

در پست های بعدی درباره چگونگی دستیابی به چنین نتایجی صحبت می کنم.


 

عکس پست 1

در قرن بیستویکم، پیشرفتهای تازه و روزافزون در فناوری و ارتباطات از راه دور، اطلاعات را  بهطور گسترده و به راحتی قابلدسترس کرده است. بطوریکه، دانش به واسطه شبکه جهانی اینترنت و موبایل های هوشمند همه جا حاضر و در جیب افراد است. بنابراین، در حالیکه مهارتهایی مانند سوادآموزی و حساب هنوز مرتبط و ضروری هستند، اما به هیچ عنوان کافی نمی باشند. نظامهای آموزشی بهمنظور پاسخگویی به این تغییرات فناورانه و همیشگی، باید طیفی از مهارتهایی را به دانشآموزان ارائه دهند که نه تنها بر شناخت، بلکه روی ویژگیهای شناختی، اجتماعی و هیجانی نیز متمرکز باشند.

برهمین اساس، سازمان آموزشی، علمی و فرهنگی ملل متحد (یونسکو)، در طول سال ها با توجه به نیازها وتغییرات بوجود آمده، تعاریف جدیدی از باسوادی ارائه داده است.  شاید برایتان جالب باشد که بدانید مفهوم سواد در قرن گذشته، تغییرات بسیاری کرده است. آخرین تعریف که چهارمین تعریف سواد نیز هست که توسط یونسکو به صورت رسمی اعلام می شود، می گوید: باسواد کسی است که بتواند از خوانده ها و دانسته های خود تغییری در زندگی خود ایجاد کند.» برای روشنتر شدن مطلب، تعاریف قبلی را مرور می کنیم.

اولین تعریف: توانایی خواندن و نوشتن

اولین تعریفی که از سواد در اوایل قرن بیستم ارائه شد، صرفا به توانایی خواندن و نوشتن زبان مادری معطوف بود. طبق این تعریف، فردی با سواد محسوب می شد که توانایی خواندن و نوشتن زبان مادری خود را داشته باشد.

براساس آمار یونسکو تا سال 2016، نرخ باسوادی جمعیت بالای 15 سال کشور بالغ بر 85 درصد است. این عدد نشان می دهد که همچنان جمعیت قابل توجهی بیسواد در کشور وجود دارد.  

دومین تعریف: اضافه شدن یادگیری کامپیوتر و یک زبان خارجی

در اواخر قرن بیستم، سازمان ملل تعریف دومی از سواد را ارائه کرد. در این تعریف جدید، علاوه بر توانایی خواندن و نوشتن زبان مادری، توانایی استفاده از کامپیوتر و آموختن یک زبان خارجی هم اضافه شد. بدین ترتیب به افرادی که توان خواندن و نوشتن، استفاده از کامپیوتر و صحبت و درک مطلب به یک زبان خارجی را داشتند، باسواد گفته شد. قاعدتا طبق این تعریف بسیاری از دانشجویان و دانش آموختگان دانشگاهی کشور ما بیسواد محسوب می شوند چون دانش زبان خارجی بیشتر افراد کم است. ا

از آنجایی که این موضوع برای شخص من خیلی مهم بود. از ابتدای به دنیا آمدن پسرهایم، یادگیری زبان انگلیسی را در برنامه تربیتی شان قرار دادم. امروز که فرزندانی 11 و 7 ساله دارم، هردو به زبان انگلیسی مسلط بوده و مهارت کامپیوترشان نیز نسبت به سنشان قابل توجه است.

در چند پست بعدی در مورد تربیت فرزند دو زبانه صحبت خواهم کرد.

 


همانطور که در پست مهمترین عامل در یادگیری زبان گفتم، تقویت حس شنیداری بسیار مهم است. اصولا گوش دادن به موسیقی کلاسیک مثل موتزارت و بتهوون در تمام سنین اثر شگرفی دارد. با رشد کودک و قوی تر شدن حواس می توانید از سن 3 ماهگی از محصول کمپانی دیزنی به نام بیبی انیشتن» (Baby Einstein) استفاده کنید. یک مجموعه است که بوسیله عروسک های خاص خود، اشکال، صداها، رنگ ها و . را به نمایش می گذارد. به ترتیب گروه سنی 3 تا 6 ماه، 6 تا 9 ماه و.   تصاویر و صداها متناسب با روند رشد کودک پیشرفت می کنند. بسیار به آرامی و ساده کودک با اصوات و اشکال البته به انگلیسی آشنا می شود. میزان زمان پیشنهادی حداکثر 20 دقیقه در روز است. اگر این محصول را در اینترنت جستجو کنید، سایتهایی هستند که آن را بصورت دی وی دی فروخته یا قابل دانلود خواهد بود.

ادامه مطلب


از نظر من میزان تسلط والدین بر یادگیری زبان کودک، تنها بر سرعت و راحتی فرآیند یادگیری تاثیر دارد. وگرنه اصلا اینطور نیست که اگر والدینی زبان نمی دانستند، فرزندشان زبان یاد نخواهد گرفت. بسیار نمونه ها دیدیم در قومیت های مختلف چون ترک، کرد، عرب یا ارمنی که کودکان به دلیل تسلط والدین بر هردو زبان قومی و محیط، ترکی و فارسی یا ارمنی و فارسی را به راحتی یاد می گیرند و به سهولت استفاده می کنند. اما در محیط های تک زبانه نیاز به آموزش و کلاس وجود دارد.

من والدین را با توجه به تسلط، به سه دسته تقسیم می کنم و برای روش برخورد هر یک با کودک در زمینه زبان آموزی پیشنهاداتی می دهم. این نکته را هم بگویم که در هر نوع آموزش، معمولا یکی از والدین نقش اصلی را دارد و دیگری نظاره گر بوده یا در فرآیند همکاری خواهد کرد.

  • تسلط کامل یک یا هردوی والدین: 

یک یا هردوی والدین قادرند، از همان ماه های ابتدایی فرآیند، زبان آموزی را با دردست داشتن منابع مناسب آغاز کنند. به تبع کودک زودتر با زبان آشنا شده و سرعت یادگیری اش در بزرگسالی بالا خواهد رفت. والدین توانایی نظارت و ارزیابی فرآیندهای زبان آموزی فرزندشان در مدرسه یا آموزشگاه را دارند. بنابراین می توانند از تلف شدن وقت و هزینه جلوگیری کنند.

  • توانایی متوسط یک یا هر دوی والدین:

البته این موضوع دارای طیف است. این افراد می توانند بنابرعلاقه و توانایی از همان ابتدا آشناکردن کودک با زبان را آغاز کنند و یا اینکه در سنین بالاتر چون مهد کودک یا مدرسه، فرزندشان را برای یادگیری زبان به کلاس بفرستند. می توانند برای افزایش تسلط خود، همراه با کودک با متدها و منابع جدید رشد کنند که می تواند فرآیند زبان آموزی را به فعالیتی مشترک، جذاب و فان برای هردو طرف تبدیل کند.

  • عدم آشنایی هردوی والدین:

اصولا به نظر من دانستن زبان انگلیسی یک ضرورت است پس پیشنهاد می کنم، درهر سنی که هستید زبان انگلیسی را یاد بگیرید. برای استفاده از کامپیوتر، سفر، درس خواندن، کار و تجارت و بسیاری کاربردهای دیگر. اما اگر به هر دلیلی این کار را انجام ندادید، نظارت کنید که فرزندتان طی یک فرآیند آموزشی مناسب شرایطتان، زبان انگلیسی را یاد بگیرد. حتی شاید باعث شود شما نیز طی این دوران یک مهارت جدید به مجموعه مهارت هایتان اضافه کنید.     

 

عصر حاضر، دنیای تبادل اطلاعات و ارتباطات است. برای موج سواری در این دریای گسترده و متلاطم مهارت های متنوع و تمرین لازم است. زبان انگلیسی که زبان بین المللی جهان است، شاید یکی از پیش پا افتاده ترینِ این مهارت هاست، مثل دانستن مایکروسافت آفیس در کامپیوتر. بنابراین نادانسته خود و فرزندان خود را از چنین مهارتی محروم نکنید.

شاید تعجب کنید که چرا تاکید دارم. چون دیده ام دانشجویان در مقطع کارشناسی و کارشناسی و ارشد، مهندسین و معلمین و حتی  در مدارج دکترا که از نظر زبان انگلیسی بسیار مبتدی هستند و از این موضوع ناراحت. هرچند خوشبختانه این روزها همه چیز به فارسی پیدا می شود، اما اگر بخواهید پا را تنها یک قدم از مرزهای داخلی بیرون بگذارید یا حتی سرجای خود نشسته و از دانش و امکانات جهانی استفاده کنید، بدون زبان انگلیسی زمین گیر می شوید.

پس این توصیه از یک دوست را بپذیرید و حداقل قرزندانتان را از این مهارت محروم نکنید.

در پست های بعدی به ترتیب گروه های سنی، پیشنهادهایی برای زبان آموزی ارائه می دهم.     

 


با توجه به تجربه ای که در یادگیری و آموزش زبان دارم، مهمترین عامل تقویت شنوایی است. برای یادگیری هر زبانی، حس شنوایی نقش عمده ای بازی می کند. زمانی که شما به درستی لغات را بشنوید، می توانید به درستی دریافت کنید و در مراحل بعد، درک و بیان کنید. یکی از ضعف های کلام در مورد افراد ناشنوا و کم شنوا نیز به همین علت است، چراکه به دلیل عدم شنیدن درست کلمات، توانایی آنها در بیان، تحت تاثیر قرار می گیرد.

می دانیم که یکی از مهمترین کارها در سال های اولیه زندگی کودک، تقویت حواس پنجگانه است. هرچه شما این تقویت را متعادلتر انجام دهید، توانمندی های کودک را در بزرگسالی افزایش می دهید. توصیه می شود مادر باردار به موسیقی کلاسیک چون موتزارت گوش دهد. در طول 5 سال اول توصیه می شود، با دیدن رنگ ها، اشکال، شنیدن نواهای مختلف موسیقی، چشیدن مزه های مختلف و بوکردن روایح متفاوت و لمس سطوح مختلف حواس، تقویت شوند. با توجه به این مهم از همان ماه های ابتدایی اگر اختلال یا نقصی در هریک از حواس بچه وجود داشته باشد، تشخیص داده شده و بهبودی سریعتر حاصل می شود.

مساله ای که برای کمک به یادگیری زبان موثر است، حس شنوایی است. شما می توانید از زمان بارداری با گوش کردن به موسیقی کلاسیک یا هنگام بازی یا خواب کودک این فرآیند را آغاز کنید. با صحبت کردن پیوسته و متناسب با کودک ارتباط کلامی برقرار کنید. با پخش موسیقی مناسب هر سن، این حس را تحریک کنید. با خواندن کتاب یا دیدن فیلم های مناسب هر سن، هر دو حس شنوایی و دیداری را فعال کنید. با انجام بازی های شنیداری به تقویت آن کمک کنید.

راهکار تقویت شنوایی برای بهتر یادگرفتن زبان برای بزرگسالان نیز به همین شکل است. بطوریکه شروع کنید به گوش کردن موسیقی در زبان مورد نظر. آهنگی را که از ملودی و تنظیم آن خوشتان می آید را چندین بار گوش دهید و ببینید، چه مقدار کلام آن را متوجه می شوید. می توانید متن آهنگ (Lyrics) را از اینترنت گرفته و همزمان به آهنگ گوش دهید. در مراحل بعدی می توانید به طریقه تلفظ و گویش توجه کنید. هم اکنون بسیاری کانال های تلگرامی هستند، که به رایگان موزیک و فایل های صوتی کوتاه همراه با متن و معنی ارائه می دهند. با کمی جستجو منابع خوبی در این رابطه پیدا می کنید.

شروع کنید فیلم های زبان اصلی ببینید. ممکن است در ابتدا عدم فهم کلام  و داستان اذیتتان کند، اما مقاومت کنید. پس از مدتی تمرین کم کم گوشتان کلمات را تشخیص می دهد و می توانید معانی را جستجو کنید. اگر خیلی مبتدی هستید، فیلم انگلیسی را ابتدا با زیرنویس فارسی برای درک داستان و در مرحله بعد با زیرنویس انگلیسی برای تشخیص لغات نگاه کنید. لطفا از زیرنویس های درست و معتبر استفاده کنید.»   

تقویت شنوایی چه در کودک و چه در بزرگسال با فعالبت های فان، جذاب و خلاق امکان پذیر است. می توانید در ماشین و حین رفت و آمد، موزیک یا فابل صوتی گوش کنید. در منزل فیلم یا کارتون با خانوده ببینید. با هم کتاب بخوانید و برقصید و لذت ببرید.

توجه داشته باشید که این موضوع یک فرآیند است. یک فرآیند طولانی که می تواند چند ماه به طول انجامد ولی بعد از مدتی تمرین نتایج آن را به زیبایی خواهید دید.

رمز موفقیت، آهستگی، پیوستگی و پیگیری است.

 


در این سن اکثر کودکان به مهد کودک می روند. مهدهای دو زبانه در سراسر شهر فراوان است، اما تعدادی که واقعا زبان آموزی را به درستی انجام دهند، انگشت شمار. اگر مهد کودک با یک موسسه زبان معتبر قرارداد داشته باشد، بهتر است. معلم های زبان تایید شده با روش مناسب آموزش را انجام می دهند. البته به شرطی که هر سال موسسه مربوطه عوض نشده و بتواند متد خود را به درستی پیاده کند. در غیراینصورت ممکن است که برخی مربیان مهد که آشنا به زبان هستند، برای آموزش استفاده شوند که وما تعلیم دیده برای زبان آموزی نیستند. بنابراین میزان تسلط مربی یا لهجه او بسته به مدارک و سابقه ارائه او دارد. اگر خود مسلط به زبان باشید، می توانید توانایی مربی را در آموزش محک بزنید.

نتیجه ای که من از تجربه دو فرزندم در مهدکودک گرفتم این بود که با همان متدی که قبلا گفتم، یعنی فیلم، کتاب و موزیک توانایی های درک مطلب و صحبت کردن آنها را تا 6 سالگی تقویت کرده و آنگاه یک آموزشگاه معتبر زبان برای آموختن خواندن و نوشتن و دستور زبان پیدا خواهم کرد. خوشبختانه مدرسه ای پیدا کردم که سیستم آموزش زبان مناسبی داشت که از صرف هزینه های اضافی زمانی و مالی بشدت جلوگیری شد. 

ادامه مطلب


 

در این سن (2 سالگی) کودک قادر به صحبت کردن به زبان مادری یا محیط (فارسی) خواهد بود. اگر توصیه های مطرح شده در پست فرآیند زبان آموزی (انگلیسی) برای کودکان 0 تا 2 سال ، اکنون کودک شما با لغات انگلیسی به لحاظ شنیداری آشنا است و شاید بتواند حتی تعدادی را نیز بیان کند.

تاکید می کنم در این فرآیند، به هیچ عنوان، به هیچ عنوان اجبار نکنید، فشار نیاورید و مانند یک اجبار، با آن جدی برخورد نکنید. شما زمانی نتیجه می گیرید که فرآیند برای کودک، فان و جذاب باشد و به یادگیری علاقمند شود.

در این گروه سنی نیز باز هم از فیلم و کارتون، کتاب و موسیقی استفاده خواهیم کرد.

ادامه مطلب


همانطور که در پست مهمترین عامل در یادگیری زبان گفتم، تقویت حس شنیداری بسیار مهم است. اصولا گوش دادن به موسیقی کلاسیک مثل موتزارت و بتهوون در تمام سنین اثر شگرفی دارد. با رشد کودک و قوی تر شدن حواس می توانید از سن 3 ماهگی از محصول کمپانی دیزنی به نام بیبی انیشتن» (Baby Einstein) استفاده کنید. یک مجموعه است که بوسیله عروسک های خاص خود، اشکال، صداها، رنگ ها و . را به نمایش می گذارد. به ترتیب گروه سنی 3 تا 6 ماه، 6 تا 9 ماه و.   تصاویر و صداها متناسب با روند رشد کودک پیشرفت می کنند. بسیار به آرامی و ساده کودک با اصوات و اشکال البته به انگلیسی آشنا می شود. میزان زمان پیشنهادی حداکثر 20 دقیقه در روز است. اگر این محصول را در اینترنت جستجو کنید، سایتهایی هستند که آن را بصورت دی وی دی فروخته یا قابل دانلود خواهد بود.

ادامه مطلب


از نظر من میزان تسلط والدین بر یادگیری زبان کودک، تنها بر سرعت و راحتی فرآیند یادگیری تاثیر دارد. وگرنه اصلا اینطور نیست که اگر والدینی زبان نمی دانستند، فرزندشان زبان یاد نخواهد گرفت. بسیار نمونه ها دیدیم در قومیت های مختلف چون ترک، کرد، عرب یا ارمنی که کودکان به دلیل تسلط والدین بر هردو زبان قومی و محیط، ترکی و فارسی یا ارمنی و فارسی را به راحتی یاد می گیرند و به سهولت استفاده می کنند. اما در محیط های تک زبانه نیاز به آموزش و کلاس وجود دارد.

ادامه مطلب


با توجه به تجربه ای که در یادگیری و آموزش زبان دارم، مهمترین عامل تقویت شنوایی است. برای یادگیری هر زبانی، حس شنوایی نقش عمده ای بازی می کند. زمانی که شما به درستی لغات را بشنوید، می توانید به درستی دریافت کنید و در مراحل بعد، درک و بیان کنید. یکی از ضعف های کلام در مورد افراد ناشنوا و کم شنوا نیز به همین علت است، چراکه به دلیل عدم شنیدن درست کلمات، توانایی آنها در بیان، تحت تاثیر قرار می گیرد.

ادامه مطلب


همانطور که در پست قبل تعریف سواد از دیدگاه یونسکو اشاره شد، دومین تعریف یونسکو از سواد، دانستن یک زبان خارجی و استفاده از کامپیوتر است. اکثر افراد در بزرگسالی، در دانشگاه یا در حرفه، کم و بیش به این نتیجه می رسند که ندانستن هریک از این دو مهارت، درصورتی که فردی به دنبال پیشرفت و ارتقا باشند، آسیب زا خواهد بود. بسیاری افراد در بزرگسالی به کلاس های زبان یا کامپیوتر می روند، زمان و هزینه زیادی صرف یادگیری می کنند. ولی اغلب نتیجه مورد نظر عاید آنها نمی شود. بسیاری مدارس و آموزشگاه های زبان به آموزش زبان و بعضا کامپیوتر می پردازند. اما چه در بزرگسالی و چه کودکی، اگر پیگیری لازم توسط خود فرد و یا والدین در طول سال ها صورت نگیرد، باز هم نتیجه مطلوب حاصل نخواهد شد.

ادامه مطلب


 

عکس پست 1

در قرن بیستویکم، پیشرفتهای تازه و روزافزون در فناوری و ارتباطات از راه دور، اطلاعات را  بهطور گسترده و به راحتی قابلدسترس کرده است. بطوریکه، دانش به واسطه شبکه جهانی اینترنت و موبایل های هوشمند همه جا حاضر و در جیب افراد است. بنابراین، در حالیکه مهارتهایی مانند سوادآموزی و حساب هنوز مرتبط و ضروری هستند، اما به هیچ عنوان کافی نمی باشند. نظامهای آموزشی بهمنظور پاسخگویی به این تغییرات فناورانه و همیشگی، باید طیفی از مهارتهایی را به دانشآموزان ارائه دهند که نه تنها بر شناخت، بلکه روی ویژگیهای شناختی، اجتماعی و هیجانی نیز متمرکز باشند.

ادامه مطلب


 

کودکان وقتی از همان ابتدای زندگی در معرض زبان یا اصوات مختلف قرار می گیرند، به راحتی آن را جذب می کنند. همه چیز برایشان جدید است و میل به یادگیری، شدید. بنابراین غنی سازی محیط با منابع مناسب و درست، بسیار به توانمندی آنها در بزرگسالی کمک می کند. بنابراین، وقتی از ابتدا گوششان با انگلیسی آشنا است، حالا بوسیله موزیک، کارتون یا صحبت والدین، بعدها با شروع آموزش های رسمی، با آن مانند یک چیز جدید برخورد نمی کنند و برایشان عادی است. در حالیکه کودکانی که اصلا آشنایی ندارند، به دلیل جدید بودن کلمات و عدم فهم آن ها و سختی در بیان و . . . ممکن است، در برابر یادگیری مقاومت نشان دهند. مثلا کودکان 6 سال به بالا که دائم فیلم یا کارتون فارسی دیده اند. حال اگر یکدفعه برایشان کارتون انگلیسی بگذارید، قطعا تقاضای فارسی آن را خواهند داشت. چه باید کرد؟

ادامه مطلب


خب! شاید آسانترین راهکار پیشنهادی رفتن به کلاس زبان باشد. که البته بسته به میزان وفتی که در برنامه های کاری و زندگانی خود دارید و اهمیت یادگیری زبان انگلیسی و کاربرد آن برایتان بهترین راه حل است. کلاس های زبان فراوان وجود دارند، اما اگر دنبال نتایج سریعتر هستید و توان مالی دارید، به سراغ معلم های خصوصی بروید تا پیشرفتتان سریعتر و مشخص تر باشد.

اما اگر زمان کلاس رفتن ندارید، فقط صرفا می خواهیدکارتان راه بیفتد، کارهای زیر را انجام دهید.

ادامه مطلب


 این سن، سن قانونی ورود به مدرسه در ایران است. کودکان بعد از طی دوره پیش دبستان، وارد دوران تحصیل رسمی می شوند. بسیاری از والدین در این زمان است که بطور جدی در کنار تحصیل کودک، به فکر زبان آموزی می افتند. در بسیاری از مدارس البته غیرانتفاعی ها، زبان انگلیسی بخشی از برنامه اصلی آموزشی شان است. اما در مدارس دولتی به دلیل زمان کوتاهتر آموزشی و مسائل آموزش و پرورش چنین نیست، مگر بصورت فوق العاده و خارج از ساعات اصلی. بنابراین دو اتفاق می افتد. اگر والدین در زبان آموزی جدی باشند، کودک در کنار مدرسه به کلاس زبان جداگانه خواهد رفت و یا زبان آموزش داده شده در مدرسه جوابگو خواهد بود.

نکات قابل توجه:

ادامه مطلب


 

لازم است ابتدا در مورد تقسیم بندی نسل ها، توضیح کوتاهی بدهم. این تقسیم بندی به شناخت خصوصیات، شرایط محیطی و تاریخی و توانایی های هر نسل کمک می کند. به تبع آن در هر مقطع زمانی، نیازهایی که باید برآورده شوند، شناسایی می شوند. متولدین سالهای 1965 تا 1980 (حدودا 1344 تا 1359) نسل ایکس (Generation X)، متولدین سال های 1981 تا 1996 (حدودا 1360 تا 1375) نسل وای (Generation Y) یا (Millennials) و متولدین سال های 1997 تا اوایل 2010 (1376 تا اوایل دهه 1390) نسل زِد (Generation Z) می باشند. به عبارت دیگر، نسل X، دهه های 40 و 50، نسل Y، دهه های 60 و 70 و نسل Z، دهه های 80 به بعد هستند. البته به دلایل اجتماعی و تاریخی تفاوت های متولدین دهه ها در کشور ما، تفاوت های فاحشی با یکدیگر دارد. اما در سیستم جهانی، تقسیم بندی نسل ها به شکل گقته شده است.

ادامه مطلب


همانطور که در پست تعریف سواد از دیدگاه یونسکو به اولین و دومین تعاریف سواد از دیدگاه یونسکو پرداختیم. براساس تعریف دوم، در مورد ضرورت یادگیری زبان انگلیسی و کامپیوتر گفتیم. حالا سراغ تعریف سوم و در نهایت جدیدترین تعریف خواهیم رفت.

ادامه مطلب


 

همانطور که در پست تفاوت نسل ها و تاثیر آن بر نیازهای موفقیت گفتم، فرزندان ما نسل Z از طبقه بندی جهانی نسل ها هستند. متولدین دهه های 80 و 90 که با حضور کامپیوتر در خانه ها، موبایل و شبکه های اجتماعی در جیب و زندگی والدینشان به دنیا آمده و بزرگ می شوند. درست است که این کودکان چشم و گوششان با موبایل و لپ تاپ و انواع اپلیکیشن ها آشناست، اما وما سواد کامپیوتر نداشته و تاثیر این ابزار در عین مثبت بودن می تواند بسیار مخرب هم باشد.

یادم می آید، مزدا 3، 4 ساله بود که آشنایی ازش پرسید: سواد داری؟» او گفت: سواد ندارم ولی بلدم دانلود کنم.» شاید مصداق کامل یک دهه نودی.

ادامه مطلب


 

مشکلات و ضعف‌های بسیاری در سیستم آموزش و پرورش کشور و در رابطه با اقشار و مسائل متفاوت آن وجود دارد؛ از جمله بحث کتاب‌های درسی، محیط آموزشی، معیشت معلمان، تعامل با خانواده‌ها و. که بسیار گسترده است و بی شک ضعف در برنامه ‌ریزی برای هر کدام از آن‌ها بر سایر مسائل هم تاثیر گذار است.

سعی کردم با جستجویی کلی برخی از سرفصل های این مشکلات را دربیاورم، هرچند که خودم مستقیما مدت 8 سال است که مستقیما با سیستم آموزشی کلنجار می روم. از زمانی که 2 سال به دنبال مهد کودک و 2 سال به دنبال مدرسه گشتم. با کلی مطالعه و بررسی و تحقیق، اینقدر ضعف دیدم که حتی به فکر تحصیل خانگی (Home Schooling) افتادم. چیزی که عملا امروز با آمدن کرونا» اتفاق افتاد. واقعا در مورد تجربیاتم می توانم کتاب بنویسم.

به هرحال آنچه در ادامه می خوانید، بررسی ای کلی با استفاده از تجارب معلمان، خانواده‌ها و دانش آموزان و استفاده از نظرات کارشناسان حوزه آموزش است که ۷ مورد از اساسی‌ترین مشکلات نظام آموزش کشور که مستقیما بر دانش آموزان تاثیر می‌گذارد و آن‌ها را از مدرسه فراری می‌کند ارائه می دهد:

حجم بالای کتاب‌های درسی

عدم جذابیت محیط مدرسه و کلاس

برخورد نامناسب معلمان

شروع کلاس‌ها در صبح زود

آموزش در فضایی پر  از استرس

نبود آموزش برای مهارت‌های زندگی

برخورد یکسان با دانش آموزان بدون در نظر گرفتن تفاوت‌های ذاتی

کلا من نمی دانم در نظام آموزش و پرورش ایران چه اتفاقی می افتد، غیر از تغییر نظام تحصیلی و تغییر کتاب ها هر چند وقت یک بار. نه تحقیقی نه بروزرسانی ای. حداقل 8 سال است که موقع آلودگی هوا، مدارس را تعطیل می کنند، موقع برف مدارس را تعطیل می کنند، موقع مدارس را تعطیل می کنند و حالا هم که با وجود کرونا نزدیک به سه ماه است که کلا تعطبل کرده اند. به قدری مدیریت قوی است که هیچ راهکاری، هیچ رویکردی برای آموزش و حتی تقویم آموزشی ندارند. چیزی به نام آینده پژوهی و نیازسنجی در این نظام وجود ندارد. بعد از دو ماه سامانه شاد را با هزار دنگ و فنگ راه انداختند که نصف جمعیت دانش آموز نمی توانند استفاده کنند و تعدادی که می توانند هم به قدری کند است که کاربردی ندارد. هر مدرسه ای برای خودش سیستمی پیش گرفته و همه فقط دارند، سعی می کنند، سال تحصیلی را به هر ترتیبی شده به پایان برسانند. آخرش هم یک ارزشیابی فرمالیته. می مانند دانش آموزان، معلمان و والدینی خسته و عصبی و مشتی درس های رسمی که نصفه و نیمه باقی ماند.  

اینجاست که بعد از ماه ها تعطیلی و به دوش کشیدن بار آموزش همه چیز، از ریاضی و فارسی و علوم گرفته تا قرآن و هدیه های آسمانی و اجتماعی، حتی کامپیوتر و ورزش و صد البته لگو با قاطعیت می گویم که نه تنها آموزش های رسمی مان برای آینده کافی نیست بلکه جای خالی مهارتهای زندگی و ضروری برای موفقیت و کار در آینده به شدت خالی است. در دنیایی که با یک حرکت، کل جهان از حرکت ایستاد و زمانی که شروع به حرکت نماید با سرعتی شتاب گیرنده به جلو خواهد رفت.

بچه های ایرانی، دانش آموزان و جوانان ایرانی کجای این چرخ گردون هستند؟ آیا باید در سیستم فعلی دست و پا بزنند و بعد از سال ها تحصیل، رنج بیکاری و بی انگیزگی را تحمل کنند یا اینکه برای رفتن و استفاده از امکانات بهتر، رنج و فشارهای مالی و روحی و روانی.

اینجاست که نقش ما والدین، معلندس یا مدیر و . . . پررنگ می شود. ما که تهش را به اشکال مختلف موفق و ناموفق دیده ایم. نباید به هر دلیلی مرعوب هرچه هست بشویم بلکه دنیایی که شایسته بچه هایمان و ایرانمان هست را بسازیم.

الان وقتشه!


 

  • احساسات فرزندتان و واکنشهای احساسی آنها را بپذیرید. فوراً قضاوت نکنید، انتقاد یا نفی کنید که کودک شما چه احساسی دارد. احساسات را برای آنها بیان کنید و مواردی از این قبیل را بگویید: "اوه ، واقعاً ناامیدکننده است ،" یا ، "چقدر دوست داشتنی! می توانم حس کنم که چقدر هیجان زده هستی."

ادامه مطلب


اولین مرحله در تقویت سواد عاطفی این است که کودک راحت  بتواند در مورد احساسات خود به کاوش و بحث بپردازد. تمرینات برای بهبود چنین مهارتی، در ابتدا می تواند به سادگی اظهاراتی مانند "من خوشحال هستم" یا " باعث ناراحتی من می شود" باشد.  با افزایش اعتماد به نفس و شایستگی کودک، این موارد پس از گذشت زمان قابل گسترش و توسعه هستند.

ادامه مطلب


 

در

تعریف سوم سواد از دیدگاه یونسکو خواندیم که یونسکو دوازده نوع سواد معرفی کرد. اولین سواد، سواد عاطفی است. سواد عاطفی، یعنی برخورداری از این قدرت که از احساسات و عواطف خود به گونه‌ای استفاده کنیم که قدرت شخصی ما را افزایش دهد و کیفیت زندگی ما و مهم‌تر از آن، اطرافیانمان را بهبود بخشد. سواد عاطفی به ما کمک می‌کند تا احساسات و هیجانات را به نفع خود به کار گیریم و نگذاریم علیه ما وارد میدان شوند.

ادامه مطلب


هریک از ما در خانواده‌ای منحصربفرد بزرگ شده‌ایم. با توجه به فرهنگی خاص، باورهایمان شکل گرفته است. انتخاب‌هایمان نتیجه نحوه شکل‌گیری شخصیت ما در کودکی است.  شاید ریشه بسیاری از ترس‌ها و نگرانی‌هایمان درتجارب سالهای رشدمان باشد.

نمی‌دانم تابحال از کودکی تا بزرگسالی خود را مرور کرده‌اید یا نه؟ بزرگ‌شدن خود را با بقیه مقایسه کرده‌اید یا خیر؟ لازم است بگویم که اگر این کار را کرده باشید، قطعا هم سوالات و هم جواب‌های زیادی پیدا می‌کنید. من در این فرآیند کشف بزرگی کردم و فهمیدم که نحوه بزرگ شدنم بر آینده‌ام و همچنین آینده فرزندانم تاثیرگذار است. پس باید به آن توجه کنم.

ادامه مطلب


آخرین مطالب

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها